شکست‌ها را باید به اندازه موفقیت‌ها جشن گرفت

ما باید شکست را جشن بگیریم، نه فقط موفقیت‌ها را. ما باید همان‌قدر که دوست داریم موفقیت را ستایش کنیم، شکست‌ها را هر ذره جشن بگیریم.
01 مهر 1402
شکست‌ها را باید به اندازه موفقیت‌ها جشن گرفت
مجموعه نویسندگان دیباگ
| 1 توضیح
/web/image/12807-016d6314/0_2%20%281%29.jpg
مجموعه نویسندگان دیباگ

بله! کاملا درست خواندید. شکست‌ها را باید به اندازه موفقیت‌ها جشن گرفت. لابد شنیده‌اید که می‌گویند «اگر هرگز شکست نخورده‌اید، هرگز زندگی هم نکرده‌اید». ما باید شکست را جشن بگیریم، نه فقط موفقیت‌ها را. ما باید همان‌قدر که دوست داریم موفقیت را ستایش کنیم، شکست‌ها را هر ذره جشن بگیریم. متأسفانه، شکست برای کسانی که ترجیح می‌دهند برای شخص دیگری کار کنند، کمتر پذیرفته می‌شود. یادتان باشد که قرار گرفتن در معرض احتمال شکست نشان دهنده شجاعت و تمایل به دنبال کردن اهداف دشوار است؛ زیرا شکست منبع یادگیری عمیق و رشد شخصی است.

شکست احتمالا یکی از جنبه‌های زندگی است که اکثر مردم از آن می‌ترسند. اما حقیقت این است: همه شکست خورده‌اند و همه دوباره هم شکست خواهند خورد. ما گاهی فراموش می‌کنیم که همه افراد موفق شکست خورده‌اند، اما بعد از شکست‌هایشان متوقف نشده‌اند، بلکه ایستادند و بارها و بارها دوباره تلاش کردند. 

در بیشتر شرکت‌ها، انگیزه‌ها با موفقیت مرتبط هستند (مانند اهداف فروش، درآمد). اما این رویکرد برای نوآوری کار نمی‌کند. برای موفقیت در نوآوری، شرکت‌ها باید مجموعه‌ای از پروژه‌ها بسازند و بپذیرند که بیشتر آن‌ها قبل از یافتن پروژه‌ای که کار می‌کند، شکست خواهند خورد. به این ترتیب، برای موفقیت، نمی‌توانید فقط به پروژه‌های موفق انگیزه و پاداش دهید. جشن گرفتن شکست‌ها به همان اندازه مهم است که بردها اهمیت دارد. با ما همراه باشید تا بیشتر در این مورد با هم بیشتر صحبت کنیم.

عوامل شکست در سازمان

در مدیریت پروژه 10 درصد خود پروژه است، 90 درصد دیگر نحوه اجرای پروژه و حل مشکلات است. در هر صنعتی که فعالیت می‌کنید، پروژه‌ها برای شرکت‌ها ضروری است تا ایده‌های خود را آزمایش کنند، نیازهای مشتریان را برآورده کنند و مشکلات صنعت را حل کنند. خیلی از عوامل در شکست یک سازمان دخیل هستند، از مهم‌ترین عوامل شکست در سازمان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • رقابت ناسالم و نادرست
  • یاد قول دادن و عمل نکردن 
  • از خود راضی بودن
  • منفی بافی 
  • ترس از تغیی
  • تمرکز بیش از حد روی مسائل داخلی 
  • خستگی 
  • و...

عوامل شکست در مدیریت

عوامل شکست در مدیریت

بسیاری از عوامل باعث شکست در مدیریت می‌شوند؛ این عوامل را با هم بررسی می‌کنیم:

1 - استخراج اهداف

مدیران پروژه و سازمان‌ها باید بر روی 3 ویژگی کلیدی تمرکز کنند: برنامه، بودجه و کیفیت. برای تحلیل عملکرد پروژه، این ویژگی‌ها باید دارای یک مقدار عددی باشند. پروژه‌ها تنها زمانی می‌توانند موفق شوند که ذینفعان ارزشی را که می‌توانند در ازای مشارکت خود به دست آورند، درک کنند. با این حال، تنها 58 درصد از سازمان‌ها به طور کامل ارزش پروژه خود را درک می‌کنند.

از آنجایی که بیشتر آنها ارزش پروژه خود را درک نمی‌کنند، پول زیادی از دست می‌دهند و رضایت کارکنان کاهش می‌یابد. یکی از اولین اشتباهاتی که مرتکب می‌شود این است که هنگام برنامه‌ریزی پروژه‌ها، شرکت‌ها اغلب بر حاشیه سود خود تمرکز می‌کنند تا اینکه چگونه به مشتریان خود ارزش ارائه کنند. اطمینان حاصل کنید که اهداف شما با استراتژی شرکت شما برای اولویت بندی پروژه‌ها همسو هستند. آنهایی که بیشترین ارتباط را با استراتژی کلی دارند باید در اولویت قرار گیرند. و همیشه رضایت مشتریان خود را در اولویت قرار دهید.

2 - عدم دید برنامه‌ریزی منابع

عدم دید پروژه یک مشکل واقعی است و عدم مشاهده در دسترس بودن کارمندان، حجم کاری آنها، یا حتی پیشرفت وظایف آنها می‌تواند به طور جدی کل روند را کند کند.

عوامل شکست در سازمان

دید ارائه شده توسط نرم‌افزار مدیریت پروژه در منابع برنامه‌ریزی منابع ضروری است. شما می‌دانید که افراد خود را کجا به وظایف مختلف اختصاص دهید، و در کجا بیشترین تأثیر را خواهند داشت. شما دید بهتری نسبت به عملکرد همه خواهید داشت و این یک جنبه ضروری مدیریت پروژه است. منابع شما مایه حیات پروژه هستند. ابزاری مانند Stafiz در برنامه‌ریزی منابع به شما امکان می‌دهد مهارت‌های منابع خود را ببینید، بنابراین می‌توانید آن‌ها را به طور موثر تخصیص دهید. اما همچنین به شما چشم اندازی از حاشیه آینده ایجاد شده توسط پیشرفت و فروش ارائه می‌دهد و شما را قادر می‌سازد تا میزان استفاده را برای عملکرد بهتر نظارت کنید. علاوه بر این، برنامه‌ریزی منابع، به صورت خودکار توسط یک ابزار، مدیریت منابع مناسب‌تری را برای برآورده کردن تقاضای مشتری تضمین می‌کند.

3. فقدان مهارت رهبری

مشکلات اغلب در طول مدیریت پروژه رخ می‌دهد، با این حال، راه حل‌ها به خودی خود ظاهر نمی‌شوند. برای حل این مشکلات، سازمان‌ها نیاز به مدیران پروژه موثر دارند که پروژه را در جهت درست هدایت کنند. 80 درصد از پروژه‌های "با عملکرد بالا" توسط یک مدیر پروژه تایید شده هدایت می‌شوند. بنابراین انتخاب فرد مناسب برای رهبری پروژه، فردی با مهارت‌های مناسب، خطر شکست را کاهش می‌دهد.

یکی از دلایل تکراری شکست پروژه این است که مدیر پروژه تجربه و آموزش فنی لازم برای مدیریت برخی ابزارها را ندارد. برخی نیز فاقد مهارت‌های اجتماعی برای مدیریت یک پروژه به طور کلی و جهانی هستند.

مشکل دیگر می‌تواند به سادگی عدم مشارکت مدیریت باشد. برای اطمینان از موفقیت یک پروژه، آنها باید حضور داشته باشند و گوش دهند. آنها باید اطلاعات لازم را در اختیار تیم و مشتریان خود قرار دهند تا به سمت جلو حرکت کنند و مشکلات پیش آمده را حل کنند. رهبر خوب بودن به مهارت‌های زیادی نیاز دارد، اما همچنین به مهارت‌های نرم زیادی مانند ارتباطات، حل تعارض و سازماندهی نیاز دارد.

4. عدم شناسایی علائم هشدار دهنده در سازمان

پس از نیمه تمام پروژه، سازمان‌ها ممکن است برخی از نشانه‌ها را از دست بدهند، مانند مشکلات در جریان پول، تاخیر در ضرب الاجل، و هزینه‌های بیش از حد برای یک پروژه. مدیران پرمشغله اغلب وقت ندارند همه علائم هشدار دهنده را شناسایی کنند. تنها راه حل این مشکل استفاده از نرم‌افزار مدیریت پروژه است که سطح اتوماسیون مورد نیاز برای رعایت علائم هشدار را فراهم می‌کند. نرم‌افزار ERP می‌تواند در این زمینه به شما کمک کند.

5.برآورد هزینه غیر منطقی

این زمانی اتفاق می‌افتد که اهداف طبق برنامه‌ریزی محقق نشود و مدیر پروژه اولویت‌های خود را گم کند. هنگامی که یک تیم باید منتظر باشد تا تیم دیگری قبل از شروع کار خود، بر جریان پروژه تأثیر بگذارد.

شکست سازمان

این منجر به تاخیر می‌شود و همچنین زمانی اتفاق می‌افتد که سازمان بیش از حد بر حاشیه سود تمرکز می‌کند و سعی می‌کند هزینه‌ها را کاهش دهد و فکر می‌کند که می‌تواند با هزینه‌ها و منابع کمتری ارائه دهد. اینها دلایلی است که باعث می‌شود از هر شش پروژه، یک پروژه به طور متوسط 200 درصد بیش از حد هزینه داشته باشد و تقریباً 70 درصد بیش از برنامه زمانبندی داشته باشد. خیلی بهتر است با ابزارهایی کار کنید که در یک بسته جمع می‌شوند، مانند نمودار گانت، ردیابی زمان، برنامه‌ریزی و بودجه.

چرا باید شکست در سازمان را جشن بگیریم؟

مطمئنا، اگر شرکتی دائما در حال شکست باشد و این شکست‌ها را به موفقیت تبدیل نکند، آنقدرها دوام نخواهد آورد، اما شرکتی که از شکست می‌ترسد و از آن درس نمی‌گیرد، به ندرت موفق می‌شود. وقتی افراد موفق هستند، ما همیشه روی موفقیت آنها تمرکز می‌کنیم، نه روی سال‌ها مبارزه، شکست و تلاش دوباره. ما فقط جنبه روشن را می‌بینیم و نمی‌خواهیم سال‌ها کار سخت را فراموش کنیم، در حالی که آن سال‌ها بیشتر الهام بخش‌ترین و انگیزه بخش‌ترین داستان‌ها را به همراه دارند. پس، از شکست نترسید، این بخشی از مسیر موفقیت شماست. چهار دلیل وجود دارد که چرا باید شکست‌ها را جشن بگیرید:

شماره 1 : شکست بزرگترین معلم زندگی است

برای رشد، به شکست نیاز دارید، این درس نهایی زندگی است. شکست اتفاق خواهد افتاد، مهم نیست که چقدر برای اجتناب از آن تلاش می‌کنید، بنابراین ممکن است نگرش «بدون ترس» نسبت به آن داشته باشید. این به این معنی نیست که باید انتظار شکست را داشته باشید، اما وقتی این اتفاق افتاد آن را بپذیرید. شکست ارزش دارد. از طریق شکست خود را بهتر می‌شناسید و از اشتباهات خود درس خواهید گرفت. شکست‌ها باعث می‌شوند تا دوباره فکر کنیم، تجدید نظر کنیم و راه‌ها و استراتژی‌های جدیدی برای رسیدن به اهدافمان پیدا کنیم.

شماره 2 : شکست باعث می‌شود به پتانسیل خود برسید

باید ترس از شکست را کنار بگذارید. وقتی نگرش بدون ترس دارید و شکست را می‌پذیرید، انگیزه، عزم و استقامت شما به حداکثر می‌رسد.

جشن گرفتن در لحظه شکست

شماره 3 : شکست شخصیت می‌آورد و شما را فروتن می‌کند

هیچ کس نمی‌خواهد شکست بخورد، زیرا برای نفس ما بد است. شکست شما را فروتن می‌کند و باعث می‌شود وضعیت را بهتر ارزیابی کنید. وقتی منیت شما در کار باشد، از اشتباهاتی که مرتکب شده‌اید درس نخواهید گرفت، به دیدگاه دیگران باز نخواهید بود و موقعیت‌ها را به وضوح نخواهید دید. اگر می‌خواهیم ببینیم برای موفقیت چه چیزی باید تغییر کند، به یادگیری، ارزیابی و گوش دادن به دیگران نیاز داریم.

منیت شما همیشه می‌خواهد درست باشد و مانع موفقیت شما و شما خواهد شد. برای موفقیت باید قبول کنیم که اشتباه کرده‌ایم، ارزیابی کنیم، یاد بگیریم و ادامه دهیم.

4- شکست تعیین کننده نوع فردی شماست

دو نوع آدم در این دنیا وجود دارند، افرادی که شکست را شخصاً می‌پذیرند، آن را یک موقعیت دائمی می‌بینند و تسلیم می‌شوند، و افرادی هستند که از آن به عنوان یک درس استفاده می‌کنند، آن را شخصی نمی‌گیرند بلکه آن را یک شکست موقت می‌دانند.

همه ما پس از شکست احساس ضعف عاطفی می کنیم، که طبیعی، انسانی و اجتناب ناپذیر است. اما نحوه واکنش ما به شکست هایمان چیزی است که مسیر موفقیت ما را تعیین می کند. اگر بعد از شکست احساس ضعف عاطفی می کنید، داستان های افرادی مانند اپرا وینفری یا جی.کی را بخوانید یا گوش دهید. رولینگ و سفر او به جایی که اکنون هستند، این به شما کمک می کند تا از ضعف عاطفی خود عبور کنید، انگیزه پیدا کنید و ادامه دهید.

«اگر هر روز در یک زمینه شکست می‌خورید، به این معنی است که در حال یادگیری، رشد و به چالش کشیدن خودتان هستید. اندازه شکست‌های شما نسبت مستقیم با اندازه جاه‌طلبی شما خواهد بود."

سخن پایانی

بدیهی است که تعداد دفعات شکست سازمان بستگی به تعریف ما از شکست دارد، و اینکه چقدر باید یک اشتباه بزرگ باشد تا حساب شود. نکته مهمتر این است که ما باید شکست را در آغوش بگیریم، نه از آن بترسیم. مزایای شکست و درس های آموخته شده از اشتباهات به طور فزاینده ای به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از ریسک پذیری ضروری در تجارت و برای رقابت پذیری و موفقیت بلندمدت سازمان حیاتی است. در نهایت باید این را یادآور شویم که رشد کسب و کار در دیباگ یک ارزش تلقی می‌شود ما اینجا سعی می‌کنیم برای تحقق رویای مخاطب در تمام مراحلی که نیاز داره پشت سر بگذاره همراهش باشیم؛ چون باور داریم هدف ما همیشه فراتر از یک مشاوره کسب و کار یا ارائه یک خدمت سادست. مشاوره برای راه اندازی کسب و کار اینترنتی را می‌توانید از دیباگ دریافت کنید.


ارسال دیدگاه

ورود به سیستم یک نظر بنویسید

چطور می تونیم کمکتون کنیم؟